حجره خورشید

سیاسی اجتماعی

حجره خورشید

سیاسی اجتماعی

طلیعه ایی دیگر

بنام آنکه هستی از اوست
حجره خورشید

بر آنم حجره ایی را که در تمنای رسیدن به نور و روشنایی متصف به خورشیدش ساخته بودم و دیرگاهی بود به عزم جزم اندیشان به تاریکی محکوم و به خاموشی گراییده بود، بار دیگر به مدد همان انگیزه مالوف و آرزوی معهود، به بارقه شمع خرد و بهره مندی از رهنمایی دوستان و هم اندیشان، حیاتی دوباره بخشم به امید رسیدن به صبحی روشن و دل انگیز که فجر روح نوازش به همت مشتاقان روشنایی، از پس شبی بلند و تاریک دمیدن آغاریده. باشد که پرتو سپیده دمان گرمی پرتو حورشید حقیقت را بر جامعه خسته از نا مردمی ها و آزرده از بی مهری ها و بی عدالتی های دلق پوشان بزداید و الفت را در دلها جایگزین عداوت ها نماید.


نظرات 1 + ارسال نظر
ناصر حضرتی سه‌شنبه 14 آبان 1392 ساعت 22:44 http://sazmanbarnameh.blogfa.com/

سلام آقای دکتر عزیز!

خوش آمدی و خوشحالمان کردی. چندی بود که من مدام با خودم زمزمه میکردم:

ای قطره های باران با جوی ها بگویید

کان رهرو غم آلود زین رهگذر کجا رفت

ای جوی‌های آرام از رودها بپرسید

زین راه راز پیوند آن همسفر چرا رفت

و اکنون بسیار خرسندم که حجره ات به خورشید سلامی دوباره داده است ، از پنجره ای دیگر. برایتان کامیابی و سلامتی آرزو مندم و منتظر یادداشتهای دلنشینت می مانم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد